سلنا دختری از جنس ماهسلنا دختری از جنس ماه، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

˙·٠•●♥ ســـــلنا هدیه ناب خـــــــدا ♥●•٠·˙

30 ماهگی جیییییییگر

بازم خونه خاله تشریف فرما شدین و شروع ....... دنج ترین جا برای شما همین نقطه ست اسباب بازی هاتو بردی با خاله بازی کنی و هی میگی خاله بیا بازی موقعی که داشتیم آماده میشدیم بریم خونه خاله طبق معمول هی خرده فرمایش داشتین و یکی اش هم این بود که رفته بودی تو کمد میگفتی ببند بمونم توش که منم بالاخره بستم و نگو انگشتت از پشت لای در مونده............ جیغ بنفش و خلاصه که ناخن کبود و آماده افتادن شد...به همه نشون میدادی و توضیحات لازم رو میدادی و اینجوری هی چک میکردی که چسب داشته باشه... اینم از ش...
18 اسفند 1394

بای بای پوشک...

نازگلم بعد از می می دومین پروژه وحشتناک پوشک گیری بود که میخواستم بعد عید که هوا گرمتر شد اینکار رو انجام بدم ولی تازگی ها خیلی اذیت میشدی و هی میگفتی نبند.اول بهمن(اواخر بیست و نه ماهگی) بود که مامانی گفت امتحان کنیم اگه استقبال کرد ادامه بدیم و اینچنین شد که روزگار ما شروع شد... روز اول مامانی هر نیم ساعت میبرد و همکاری ات هم خوب بود چون میخواستی بری اونجا بازی کنی روز دوم تقریباً یاد گرفته بودی و استرسش رو داشتی که جیش نکنی ولی از روز سوم خودت میگفتی که بریم دستشویی و از استرست تند تند میرفتی ولی هنوز شبا پوشک میبستو.برای راحتی خودم و شما هم شورت آموزشی خریدم تا اگه خدای نکرده یادت رفت بگی مشکلی پیش نیاد،ولی خدا رو شکر ه...
7 اسفند 1394

29 ماهگی پرنسس

ژست گرفتی و میگی تو گوشی به صفا خاله نشون بده اینم از ساندویچ خوردنت تو کافی شاپ واسه خودت دوست پیدا کردی عاشق این نون خامه ای ها هستی و حتی تحمل نداشتی یه عکس بگیرم و در حال سرقت هستی واقعا غذای مقوی بود هم همینطوری میخوردی؟؟!!!!!!!! داری با عرفان دایی ادا در میاری یه سلفی سه نفره با آرش داداش و عرفان دایی ...
4 اسفند 1394

28 ماهگی شیطون بلا

حضور در محل کار مامان یه نقشه ای بکشم حالا که همه مداد رنگی ها بدستت رسید از ذوقت همه رو تو دستت گرفتی و داری میکشی بعد یکی از همکارهای ماما شما رو نشوند رو در جعبه و اینجوری سر میداد و شما کیف میکردی تا من کارم رو زود انجام بدم چه حالی میکردی با وسیله بازی جدید حالا بای بای با همکاران و خودش داره میره تو آسانسور تازگی ها به...
29 بهمن 1394

سومین شب یلدای هندونه ی ما

هنوز تازه وارد شدین و در حال دریافت IP.... کادوهای سلنا جون با مخلفاتش که آنا و حاج بابا زحمتش رو کشین و اینطرف کادوهای کیمیا جون نمیدونی از گجا استارت رو بزنی فعلا یه عکس با بابایی بگیریم و حالا آغاز شد!!! عاشق آجیل هستی و اول کار چند تا پسته شور ورداشتی و داری لیس میزنی دهنت پر پسته است ...
27 بهمن 1394