عسلم باز وقت 1 واکسن دیگه رسید و استرس ما هم شروع شد از همه شنیده بودم که واکسن 18 ماهگی خیلی اذیت داره و نگران بودم که چجوری تو رو یه جا بنشونیم تا درد نداشته باشی بالاخره روز موعود فرا رسید و به اتفاق مامانی رفتیم بهداشت ، مراقبت رو انجام دادن ولی گفتن واکسن روزهای دوشنبه هست باید پس فردا بیاین.دوباره برگشتیم و دوشنبه بردیمت برای واکسن،طفلی دخترم خیلی جیغ زدی و گریه کردی ولی قبل رفتن بهت تب بر و ضد درد داده بودم بالاخره آروم شدی و از ظهر تب و درد شروع شد و وقتی اومدیم خونه دیدی دیگه نمیتونی پات رو تکون بدی نشسته بودی روی تشکت و فقط 1 پات رو تکون میدادی و اونی که درد داشت دراز کرده بودی و هی دست میزدی بهش،انقدر هیچ وقت یه جا بند...