دومین چهارشنبه سوری باحضور سلنا خاتون
ملوس خانم بازم طبق روال همیشه چهارشنبه سوری برای شام خونه حاج بابا بودیم و از عصر برای کمک رفتیم پیش آنا و شما هم مثل همیشه با شلوغ کردن و بهم زدن کلی کمکمون کردی،بعد اینکه عمو اینا اومدن بابا آتیش چهارشنبه سوری رو برپا کرد و چون سال پیش کوچولو بودی و نمیفهمیدی امسال برات جالب بود ولی زیاد نزدیک نمیشدی و میترسیدی.... بدو ورود رفتی سراغ دراور آنا جون بعد بپر بپر باری رو تخت آنا(موهات هم بالاخره کمی بلند شدن و بقول خاله جون مثل فرچه شدن ) ژست دختر عموها برای عکس گرفتن و تعجب شما از دیدن آتیش از ترست رفتی بغل حاج بابا ...