یک سال و دو ماهگی آتیشپاره
دختر مامانی سلام،1 ماه دیگه گذشت و عروسک کوچولوی ما 14 ماهگیش رو هم به سلامتی تموم کرد و مامان اومد تا عسکهای این ماهت رو هم برات بذاره.
سلنا جونم،از اصلی ترین توانایی های این ماهت اینه که دیگه به راحتی راه میری و به آرزوت رسیدی و کلی با راه رفتنت حال میکنی(البته راه رفتن که چه عرض کنم،دویدن).کلاً خیلی عجول هستی و آرامش برای تو مفهومی نداره . تو خواب هم کل تخت رو میچرخی و هر وقت هم به مزاجت خوش نیومد جیغ میزنی. کم اشتها شدی و با غذا خوردنت خیلی اذیتم میکنی دکتر صالحزاده گفت خوب وزن نگرفتی(10.800 شدی) و برات شربت اشتهاآور داد ولی اون نمیدونه که از شلوغ کردن وقت نداری تا وزن اضافه کنی!!! دیگه نمیخوام گلایه ها رو شروع کنم که اگه بنویسم یه کتاب میشه و ثبت شدنشون به صلاح نیست فقط امیدوارم که هر چه زودتر آرومتر بشی و یکم از شلوغی هات کاسته بشه ، چون دیگه کم آوردم!!!
موش موش ماما
رو سرامیک ها سر میخوری!!
این اسباب بازی ها رو هم آنا خریده تا خونه اونا باهاشون بازی کنین
کشف مکان جدید
واسه خودت تو پاسیو میچرخی!!
دختر کچلم
دختر کدبانوی ماما داره نپتون میکشه(یبار اینکارو من انجام دادم خوشت اومده و هی تکرار میکنی.)
مشکلت با تل شروع شد...
کوتاه نمیای
ادامه دارد...
و سرانجام موفق شدی
چون میدونی دوربین فلاش میزنه اخم میکنی
دنبال شکلاتی که افتاده زمین میگردی
اینم یه عکس از اخلاق خوش دخترم
اینجا خونه شادوین جونه
اونجا هم بدون هیچ رودرواسی همه جا سر کشی میکردین
داری با لوگوهای شادوین جون بازی میکنی(بعضی مواقع هم دعوا بالا میگرفت)
اینم یه عکس خوشگل از سلنا بهمراه شادوین گلی و روناک خانم گل
برای اینکه کیمیا رو صندلی نشینه نشستی و پا نمیشی
مراسم سیب خوری دو تا دخترعمو
سلنا خانم در گشت و گذار تو آستارا
اینم بابایی و سلنا هر دو تا خسته
بعد اینکه اسباب بازی هاتو جمع کردم با شیطنت رفتی تا دوباره بریزیشون(عاشق اینجور نشستنت هستم)
و آهنگی که موقع اخبار آب و هوا پخش میشه و شما عاشقش هستی به دادم رسید و توجهت به اون جلب شد
اینم یه شلوغ کاری دیگه که رفتی زیر صندلی و گیر افتادی
اونجا هم بیکار نموندی و داشتی صندلی رو میخوردی
داری سیب کوچولو میخوری
اینم یکی دیگه از عجایب روزگار ما که برات رو زمین جا پهن کردم و خوابوندمت و اومدم این شکلی یافتمت!!!
دیدم تو اتاق خواب هستی و صدات در نمیاد شک کردم و اومدم دیدم بله رفتی سراغ وسایل آرایش و وقتی منو دیدی این شکلی شدی تا قضیه بخوبی حل و فصل بشه...
وقتی میگم چرا کار بد کردی شما اینجوری به من عصبانی میشی
استفاده از رژ گونه رو هم بخوبی بلدی و اجرا میکنی(البته به سر کچلت میمالی)
دخترم اخم کرده
باااااااااااااااااااااااااازم شلوغ کااااااااااااااااااااااااااری!!!!
کلاً با همه کشوها مشکل داری و روزی دهها بار شما میریزی و من بیچاره جمع میکنم
و اونجا کتاب حمومت رو کشف کردی
مامان چیه مگه، الان به سلیقه خودم جمعشون میکنم
مثل اینکه چند تا لباس هنوز مونده پاشم ترتیبشونو بدم !!!
عینک مامانی رو به زور جیغ گرفتی و به چشمت میزنی
اینا هم اسباب بازی های جدید هستن!!!!
بازی سلنا و کیمیا
طفلی کیمیا هرچیو ور میداره زود ازش میگیری اونم چیزی نمیگه
اینجا هم به قول خودت آآآآآآآ دَ (الله اکبر)میکنی
مهر رو هم اول چند تا بوس میکنی و بعد مراسم مهر خوری شروع میشه
در پی توپ رفتی زیر میز و بازم گیر افتادی