سلنا دختری از جنس ماهسلنا دختری از جنس ماه، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

˙·٠•●♥ ســـــلنا هدیه ناب خـــــــدا ♥●•٠·˙

♥ اولین تولد فرشته آسمانی ♥

در ستاره بارانِ میلادت میان احساس من تا حضور تو حُبابی است از جنس هیچ از دستان من تا لمس نگاه تو آسمانی است به بلندای عشق جشن میلادت را به پرواز می روم دراین خانگی ترین آسمانِ بی انتها آسمانی که نه برای من نه برای تو که تنها برای “ما” آبیست هدیه از آسمان برای؛ روز تولدت رسید . و دیدم هیچ چیز گلم را جز عشق لایق نیست . ღღ بهترینم تولدت مبارک     ღღ ی ه صبح لطیف و زیبا ي تابستونی... دخترکی از جنس عشق به زندگی ام رنگی تازه زد و من مادر نامیده شدم. به خاطر وجود تو مادر شدم و لبر...
15 شهريور 1393

روز دختر وروجکم مبارک

     اي بهار آرزوي نسل فردا،دخترم / اي فروغ عشق از روي تو پيدا، دخترم چشم وگوش خويش را بگشا كز راه حسد/نشكند آيينه ات را چشم دنيا، دخترم دست در دست حيا بگذار وكوشش كن مدام/تا نيفتي در راه آزادي از پا، دخترم كوه غم داري اگر بر دوش دل همچون پدر/دم مزن تا مي تواني از دريغا، دخترم با مدارا مي شوي آسوده دل،پس كن بنا / پايه رفتار خود را بر مدارا، دخترم دخترم 6 شهریور 93 روز میلاد حضرت معصومه و روز دختر رو برای دومین بار تو زندگیت بهت تبریک میگم، و  امیدوارم که روزی برسه که تو هم این روز رو به دختر خودت تبریک بگی....دوستت دارم نازنینم... پارسال روز دختر...
7 شهريور 1393

تولد سارا جون 93

***اینم از عکس های پرنسس سلنا در تولد سارا جون*** کیک 7 سالگی سارا موش موشی ماما سارا و سلوا و سلنا(سه تا از هفت سین) حالا به همراه خان دایی ها اینم از بابایی سلنا تو بغل دای دایی جون حالا عرفان دایی هم اضافه شد موش کوچولو در حال تلاش برای جلو رفتن(با اون دم کوچولوش) بازم با عرفان دایی موشی خانم در مقابل دوربین خبرنگاران موش موشک با بادکنک ها حالا ببرم کادوم رو بدم...           بفر...
28 فروردين 1393

تولد کیمیا با تم میکی موس

  سلنا جون اگه یادت باشه اول های وبلاگت برات نوشتم که وقتی تو هنوز بدنیا نیومده بودی،15 بهمن91 دختر عموت کیمیا بدنیا اومد. و امروز اولین تولد کیمیا جونه و شما 5 ماه و 6 روزه که بدنیا اومدی... دخترکم،زن عمو تم تولد کیمیا جون رو میکی موس انتخاب کرده بود و بنابراین من خاله جون و صفاخاله دست بکار شدیم و برای شما لباس میکی موس بافتیم. اینجا مرحله پرو لباست بود و هنوز تموم نشده بود.                و بالاخره آماده شد...(البته دم هم داشت ولی تو عکس نیوفتاده)           ...
20 بهمن 1392

اولین شب یلدا با سلنا

یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست شب یلدا مبارک!   دخترکم،آخرین روز فصل پاییز که بلندترین شب سال هست روشب یلدا میگن.بزرگ تر که شدی در مورد مراسمات شب یلدا بیشتر بهت توضیح میدم. شب یلدای سال92 اولین شب یلدای زندگی شما بود. به رسم همیشگی که خونه بزرگتر ها جمع میشن،ما هم شام خونه حاج بابا دعوت بودیم،وقتی شما تو دنیای کوچیکت بودی مامانی واسه شب یلدات لباسطرح هندونه بافته بود و شما لباسهای هندونه ات رو پوشیدی و قبل از رفتن خواستم خونه خودمون ازت عکس بگیرم  شما اجازه نمی دادی.....
13 اسفند 1392

سلنا در ایام محرم

ارباب صدای قدمت می آید هنگامه اوج ماتمت می آید ما در تب داغ و غم تو میسوزیم یک روز درگر محرمت می آید . صلی الله علی الباکین عسل ماما،امسال 14 آبان اولین روز محرم بود.ایام سوگواری شروع شده بود امسال اولین سالی بود که شما ایام سوگواری رو میدیدی.ولی چون خیلی کوچولو بودی و هنوز کولیکت خوب نشده بود و هوا هم خیلی سرد بود اصلاً بیرون نبردیمت. ولی چهارم محرم که روز جهانی شیرخوارگان حسینی بود ما هم لباس محرمت رو که مامانی برات آماده کرده بود بهت پوشوندیم.وقتی یکم بزرگ شدی با بابایی میری و عذاداری ها رو نگاه میکنی و بابایی هم واقعه عاشورا رو بهت توضیح میده. ...
25 آبان 1392

پاگشاهای سلنا

پرنسس کوچولو،یه رسمی هست که اگه نی نی برای اولین بار خونه فامیل ها بره براش بعنوان پاگشا یه کادوی کوچیک میدن،منم یه تعداد عکس، از کادوهایی که برات دادن تو این پست برات گذاشتم  ولی متاسفانه با کادوپیچی ها ازشون عکس نداشتم. بقیه هم لطف کردن و بهت وجه نقد دادن. ...
20 آبان 1392

روز کودک (16 مهر)

سلنای من،16 مهر هر سال به عنوان روز جهانی کودک نامیده شده، روزی برای فرشته های پاک، امسال اولین روز کودک فرشته منه،فرشته نازم روزت مبارک باشه  و آرزو میکنم این خنده هایت که طعم عسل می دن و قلب آسمان رو آب می کنن ، همیشه در چهره ات باقی بمونن ! جهان، بی خنده های تو معنا نخواهد داشت . اگر تو نباشی، هیچ بهاری ـ حتی اگر لبریز شکوفه باشد ـ دیدن ندارد . اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها، بی چتر لبخند نمی زد . اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس هر پدری، دلگیرتر از چهار دیواری کوچکی می شد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند ....
20 مهر 1392