28 ماهگی شیطون بلا
حضور در محل کار مامان
یه نقشه ای بکشم
حالا که همه مداد رنگی ها بدستت رسید از ذوقت همه رو تو دستت گرفتی و داری میکشی
بعد یکی از همکارهای ماما شما رو نشوند رو در جعبه و اینجوری سر میداد و شما کیف میکردی تا من کارم رو زود انجام بدم
چه حالی میکردی با وسیله بازی جدید
حالا بای بای با همکاران
و خودش داره میره تو آسانسور
تازگی ها به ماشین بازی علاقه پیدا کردی و تو خیابون رو فرشت چیدی و داری میرونی همه رو با هم
بعد گفتم وایستا عکس بگیرم این شکلی شدی
تو خونه آنا داری ادای آنا رو در میاری و برای خودت میز و صندلی گذاشتی تا رو روش نماز بخونی
ولی راضی ات نکرد و دوباره رفتی سراغ میز آنا جون
و شروع نماز....
تو خونه گیر افتادی و نمیدونی از کجا در بیای
برات که پوتین خریدم و اومدیم خونه گفتی بپوشون بریم آیلین و صفا ببینن و من که گفتم وایستا از گوشی نگات کنن اینجوری وایستادی که ببینن پوتین هاتو
دوباره خونه خاله جون شرفیاب شدی
و نرسیده همه دکورها رو جمع کردی و دادی که بذارین رو اوپن
مورد بعدی روی کوسن ها بود که در آوردی و مثل همیشه برای خودت شال و کلاه درست کردی
و به خاله میگی زود باش بشین رنگ بازی کنیم بعد به خودت میگی این چیه؟؟!!!
یهو دیدیم از فرهان یاد گرفتی و مثل اون داری چهار دست و پا راه میری،اون میره و شما هم پشت سرش
رفتی تو اتاق یهو دیدیم این شکلی شدی و کلاه سارا رو گذاشتی و کیفش رو ورداشتی میگی برم نام بخرم بیام
صندلی شما تو خونه خاله هم اینجاست!!!
بعد یه روز کاری زیاد خسته تلپ شدی اینجوری
تولد فرهان کوچولو و ارشان داداش هم مبارک
بغل آروین داداش به زور موندی تا 1 عکس با هم بگیرین
یهو مشاهده شد که شما رفتی بالای کادوها و از اونجا خودت رو به بالای میز رسوندی
و کش رفتن کادوی فرهان بیچاره
از خواب بیدار نشده گفتی باید ماست بخورم
و اینم نتیجه اش
بعد یه ظرف شستن و برگشتن شما تو این مدت کوچولو ترجیح دادی دکور خونه رو مطابق سلیقه خودت این شکلی کنی و خرسی راحت بخوابه
با سلما جون رفتین مهمونی
شما 1 لحظه آروم نگرفتی و طبق روال پدر منو در آوردی یه لحظه که خاله فیلم عروسی باز کرد میخکوب نشستی
پفیلایی رو که آنا برات درست کرده با خودت همه جا میکشونی و میخوری
یکی از بدبختی های جدیدمون هم اینه که هر جا دستت نمیرسه توالتت رو میبری میذاری زیر پاهات و هر چی بخوای ورمیداری
تند تند میایی سرک میکشی که ببینی رو میز چی هست
آنا دیگه هیچ غمی نداره وقتی نوه به این با سلیقه ای داره و براش جارو میکشه
بازم رسیدگی به محل کار ماما
یهو دیدم رفتی یه دستمال ورداشتی و اینجوری سرت کردی و داری نماز میخونی
قبول باشه فرشته ی کوچولو