10 ماهگی طلا خانمم
نازگل ماما،یه ماه دیگه هم از زمینی شدنت گذشت و دهمین ماه زندگیت رو هم تموم کردی و هر روز داری بزرگ و بزرگتر میشی و چیزهای جدید یاد میگیری ولع خاصی برای یاد گرفتن داری،خیلی با پشتکار هستی،اراده که کنی کاری رو یاد بگیری تا انجام ندی دست بردار نیستی.امیدوارم تو کارهای بزرگ هم در آینده اینطوری باشی...
توانایی هات تو این ماه:
*بالاخره عروسکم تو تاریخ 93/3/20 (9 ماه و 11 روزگی) تونست براحتی چهار دست و پا بره.اولین روز یکم میترسیدی ولی از دومین روز به سرعت همه جا میرفتی و از این موضوع خیلی خوشحال بودی.
*روی کله ات وای می ایستی و پاهاتو میبری بالا و از زیر نگاه میکنی(این کار رو توجاهای خطرناک مثل لبه پله انجام میدی).
*از تاریخ 93/4/4(9 ماه و 25 روزگی)از لبه مبل یا میز میگیری و خودتو بلند میکنی،واسه این کار هم خیلی تلاش میکنی بعضی جاها که بلندتره و نمیتونی قدت رو بکشی و بلند شی جیغ میزنی(دخترم مگه با جیغ زدن قدت بلندتر میشه؟؟؟!!!!!)
*براحتی از لبه ها ی میز و مبل و هر چیزی که دم دستت باشه میگیری و راه میری.
*دست زدن رو کامل یاد گرفتی و دیگه وقتی مگیم دست دسی کن دستهاتو محکم میکوبی به هم.
*دایره لغاتت هم بیشتر شده،کلماتی مثل بابا،دَه دَه،دَدَه،آت=بینداز،دَه=بیا،گَه گَه=بیا بیا(اینکار و با حرکت دستت انجام میدی)،اَک=وقتی میخوای چیزی رو بزنی و خیلی چیزهای دیگه که من ازشون سر در نمیارم رو یاد گرفتی.
10 مین ماهگردت مبارک، ان شا... 10000 مین ماهگردت
گالری عکس 10 ماهگی
دیگه دوست داری دمر بخوابی ولی با تلاش خیلی زیاد میتونی برگردی نصف شب وقتی نتونی برگردی جیغ میزنی که من برت گردونم دمر بخوابی!!!
اینم یه خواب عجیب دیگه
از خواب بیدار شدی داری دالی میکنی
روروئک سواری تو حیاط که خیلی دوست داری و ذوق میکنی
اینم عکس دسته جمعی با اشکان و ارشان و سارا
سرتو میذاری رو زمین و از زیر نگاه میکنی
ولی زود خسته میشی
اینجا هم خونه آنا جون با کیمیا روروئک سواری میکنین روروئک کیمیا رو
کشوندی انداختی تو باغچه و داری از صحنه تصادف فرار میکنی
دخترم اینجا از این کارها نمیکنن!!!
چیه مامان با من بودی؟؟؟!!!
سلنا در حال روروئک سواری
دخترم به ماشینی که بابایی خریده خیلی علاقه داره
داااااااالیییییییی.....
سلنا و دلسا
مامانی این نی نی هم سن منه؟؟؟!!!
خدایا پس من چرا اندازه این نیستم؟؟!!
سلنای 20 روزه و دلسای 40 روزه شهریور92
دخملم رو صندلی ماشین
خانمم داره بستنی لیس میزنه
یه آبتنی مشتی خونه خاله جون
فداااااش بشم
دخترم خان باجی شده
قند عسلم
داری دست دسی میکنی
وقتی آوردیمت حیاط پیش گل ها عکس بگیریم از بوته ها میترسیدی
اینجوری گل ها رو نگاه میکنی
الهی بمیرم دخترم استرس داره
دیدی داریم عکس میگیریم دالی کردی
ولی همچنان میترسی
سلنا و کنان جون
دختر گلم تو دسته گل
مامانی کار بدیه!!
(ولی در مورد این موضوع دکتر گفت بخاطر درد دندون در آوردنه!!!!)
فداااای چشمای خوشگلت
سارا و سلوا و سلنا
بازم سلوا و سلنا
سلنا و بابایی
جاااااان
اینجا هم شیطونی بازی هات گل کرده...هی واسه خودت ژست میگیری
دور از چشم ماما داری هندونه میل میکنی
طلا خانم
دیگه اینجوری شو ندیده بودیم!!
بازم 2 تا عروسک
یه شیرین کاری دیگه
اینجا جوجه کباب میخوری و هرچقدر میخوام ازت بگیرم نمیدی
مامانی تیپ مشتی زدم....
ملوسک ماما
10 ماهگی پرنسس هم تموم شد و وارد یازدهمین ماه زندگی زمینی اش شد.